علی رضایی/شهرآرانیوز - این روزها اگر قصد انتخاب و خرید بازی را داشته باشید، در بازار با انبوهی از عنوان های شوتر اول شخص و آنلاین روبه رو می شوید، بازی هایی که در آن ها اسلحه ای در دست می گیرید و به جنگ انواع دشمن های ریز و درشت می روید.
اما اگر از آن دسته کاربرانی هستید که زیاد از دنیای اسلحه به دست ها لذت نمی برید، انتخاب های باکیفیت کمی مقابل خود می بینید. در بازی این هفته می خواهیم به سراغ یکی از بهترین و متفاوت ترین عنوان هایی که می توانید تجربه کنید برویم. بازی Sekiro: Shadows Die Twice شما را به میانه قرن پانزدهم تا هفدهم میلادی در ژاپن می برد، درست وسط آشوب ها و جنگ داخلی که به دوره سنگوکو مشهور شده است، عصر جولان جنگ سالاران و شینوبی ها.
داستان عشق، نفرت و انتقام
همان طور که گفتیم، داستان بازی در بازه زمانی سنگوکوی ژاپن روایت می شود. کودکی از دل جنگ بیرون می آید و آموزش می بیند تا به یکی از حرفه ای ترین و مرگبارترین شینوبی ها تبدیل شود. در یکی از روزها Owl، پدرخوانده شخصیت اصلی، به او مأموریت می دهد از ارباب «کورو» به هر قیمتی محافظت کند، اما شینوبی داستان در مأموریت خود ناکام می ماند و درحالی که دست خود را از دست داده است، طعم مرگ را می چشد. Twice Die Shadows: Sekiro داستان عشق، نفرت و انتقام را روایت می کند: عشق به اربابی که هنوز ابتدای راه است و باید او را در مسیری طولانی و خطرناک همراهی کنید، نفرت از وقایعی که در این مسیر برای شما رخ می دهد و در انتها، انتقامی که لحظه به لحظه ذهن شما را به خودش مشغول می کند تا اعتبار ازدست رفته تان به عنوان یک نینجا بازگردد.
۴ پایان متفاوت
سازنده این بازی یعنی شرکت ژاپنی «فرام سافتور» از یک شخصیت ازپیش تعیین شده و شخصی که دارای پس زمینه داستانی است برای داستان بازی استفاده کرده است و برخلاف ساخته های قبلی مانند مجموعه DarkSouls، شاهد داستانی هستیم که برای فهمیدنش نیازی به گشت وگذار در محیط نیست. با این حال، جهان سکیرو پر از آدم و بخش هایی است که هرکدام سرگذشت و داستان مخصوص به خودشان را دارند و بعضی از آن ها هم در داستان اصلی تأثیرگذار خواهند بود. مورد دیگری که روایت داستانی سکیرو را جذاب جلوه می دهد، دیالوگ هایی است که میان کاراکترهای بازی و شخصیت اصلی روایت می شود. شینوبی داستان با نام گرگ یک دست یا Owl Son of شناخته می شود، اما رفته رفته هویت جدیدی پیدا می کند و از طرفی صحبت کردن گرگ با سایر کاراکترها باعث برقراری ارتباط میان بازیکن و شخصیت اصلی می شود.
در حالت کلی، سکیرو با شروع خوب خود، یک داستان اولیه را در اختیار بازیکن قرار می دهد و رفته رفته با شاخ و برگ دادن مناسب، آن را به بهترین شکل ممکن تمام می کند. البته تصمیم هایی که در بازی می گیرید و آیتم هایی که کسب می کنید هم در پایان بازی تأثیر گذار هستند زیرا Twice Die Shadows: Sekiro دارای ۴ پایان مختلف است که رسیدن به هرکدام به انتخاب هایی که در طول بازی می کنید بستگی دارد.
گیم پلی
اصلی ترین موردی که Shadows: Sekiro Twice Die را به یکی از بهترین بازی های دسته اکشن های بدون اسلحه تبدیل کرده است گیم پلی بازی است. مبارزات و سیستم پیشروی در بازی و ارتقای کاراکتر به نحوی است که با یک بازی کاملا جدید طرف هستیم. قطع شدن بازوی چپ Owl Son of باعث می شود یک بازوی مصنوعی برای شما در نظر گرفته شود. بازیکنان بخشی از فعالیت ها و مبارزات را به کمک این بازوی مصنوعی انجام می دهند. اصلی ترین استفاده از دست چپ کاراکتر اصلی قلابی است که باعث می شود از ساختمان ها و درخت ها بالا بروید. همین مورد ساختار مخفی کاری و کشتن دشمنان به صورت مخفیانه را سر راه شما قرار می دهد. بازیکنان در بخش هایی از بازی می توانند بدون اینکه شخصی متوجه حضورشان شود، محیط را پشت سر بگذارند یا همه دشمنان را مخفیانه از بین ببرند. وجود بوته ها و چمنزارها هم به این روند کمک می کند.
اگر عاشق مبارزات و کشتن دشمنان به صورت نبردهای یک به یک یا دسته جمعی هستید، سکیرو شما را حسابی به چالش می کشد و برای موفقیت، باید خیلی حساب شده مبارزه کنید. دلیل این نکته هم وجود سازوکارهای مبارزه ای جدید است. اولین موردی که با آن روبه رو می شوید، قابلیت دفاع و پری (Parry) کردن ضربات دشمنان است. از طرفی، در این بازی خبری از نوار توانایی (Stamina) نیست و با یک نوار زرد رنگ به نام Deflect آشنا می شوید. زمانی که ضربات دشمنان را پری کنید یا به آن ها ضربه وارد کنید، شاهد پر شدن یک نوار زردرنگ خواهید بود. با پر شدن کامل این نوار، دفاع حریف شکسته می شود و یک ضربه تمام کننده را وارد خواهید کرد. از طرفی، این قواعد برای شما هم صدق می کند و اگر دفاعتان شکسته شود، احتمال مردنتان افزایش می یابد.
مجازات سنگین مرگ
فرام سافتور از طریق سازوکارهای مبارزات تا حدی بازی را چالشی کرده است، اما چالش اصلی زمانی رخ می دهد که سعی می کنید کشته نشوید، چون مجازات مرگ در سکیرو بسیار سنگین است. بازیکنان در سکیرو با مردن می توانند یک بار خود را زنده کنند، اما برای فعال کردن دوباره این ویژگی باید دشمنان مختلفی را بکشید. البته از طریق کشتن باس ها و مینی باس ها هم می توانید ویژگی زنده شدن دوم را فعال کنید. مرگ اصلی چیزی است که شما را آزار خواهد داد و از آن فراری خواهید بود. با کشته شدن به صورت کامل، پول و XP شما نصف می شود و هر بار این روند ادامه خواهد داشت تا به صفر برسد. همچنین مردن باعث به وجود آمدن پدیده ای به نام Dragonrot می شود. در واقع، یک نوع مریضی است که گریبان گیر بعضی از شخصیت های بازی می شود و نمی توانید با آن ها تعامل داشته باشید. اگر اهل گشت وگذار باشید، تعداد زیادی آیتم درمان این بیماری کسب خواهید کرد. از این رو، زنده شدن دوباره، خود، عاملی است برای پیاده سازی راهبردهای مختلف در زمان مناسب تا بتوانید از مردن فرار کنید و کار خود را به درستی به پایان برسانید.
گرافیک و صدا
گرافیک هنری Die Shadows: Sekiro Twice و محیط های بازی حسابی چشم نواز و زیبا کار شده اند. فرام سافتور به خوبی توانسته است محیط های جنگی و ژاپن دوره سنگوکو را به تصویر بکشد. طراحی چهره کاراکترهای بازی هم شاید جزو بهترین ها نباشد، اما در سطح خوبی قرار دارد و بافت صورت ها طراحی مناسبی دارند. در مجموع، نزدیک به ۳۰ باس اصلی، فرعی و مینی باس هم برای بازیکنان در نظر گرفته شده است که طراحی متنوع و سیستم مبارزات مخصوص به خودشان را دارند. در این میان، شاید تعدادی از مینی باس ها تکراری باشند، اما ساز و کار متفاوت مبارزه ای باعث شده است که در طول نبرد، تجربه جدیدی کسب کنید.
موردی که فرام سافتور در آن مهارت خاصی دارد، صداگذاری و موسیقی هنگام نبرد با باس ها و راه رفتن در محیط است. صداگذاری برخورد سلاح ها، فریاد دشمنان یا صداگذاری کاراکترها به بهترین شکل ممکن انجام شده است. موسیقی در طول نبرد با دشمنان اصلی به شکلی است که ترکیب آن با گیم پلی، باعث می شود بازیکن خود را غرق در مبارزه ببیند. در طول پیشروی در محیط های بازی هم از سکوت و صداهای طبیعی استفاده شده است تا بازیکن، بیش ازپیش خود را در جهان بازی حس کند.
تریلر بازی سکیرو